ادامه متن در ادامه مطلب...
منتظــــــــــــریار
اللــــهم عجـــل لولیـــک الفــــرج
ادامه متن در ادامه مطلب...
بس مژده به هر کوی و گذر می آید
عطر گل عشق در فضا می پیچد
می آیی و انتظار به سر می آید . . .
همه در انتظار توایم...
إِلَهِی عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَ انْكَشَفَ الْغِطَاءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجَاءُ وَ ضَاقَتِ الْأَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمَاءُ وَ أَنْتَ الْمُسْتَعَانُ وَ إِلَیْكَ الْمُشْتَكَى وَ عَلَیْكَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أُولِی الْأَمْرِ الَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَیْنَا طَاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنَا بِذَلِكَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عَاجِلاً قَرِیباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ یَا مُحَمَّدُ یَا عَلِیُّ یَا عَلِیُّ یَا مُحَمَّدُ اكْفِیَانِی فَإِنَّكُمَا كَافِیَانِ وَ انْصُرَانِی فَإِنَّكُمَا نَاصِرَانِ یَا مَوْلانَا یَا صَاحِبَ الزَّمَانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ أَدْرِكْنِی أَدْرِكْنِی أَدْرِكْنِی السَّاعَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ
برای چنین ظهوری و ظهور چنین ذخیرهای چندین شرط لازم است که قسمت مهم آنها شرائط تحصیلی است، نه حصولی.
یعنی امت اسلامی باید آن شرائط فرهنگی را تحصیل کنند.
نباید منتظر بود که آن شرائط خود به خود حاصل بشود تا وجود مبارک ولی عصر ارواحنا فداه ظهور کند؛ معنای «انتظار» تحصیل شرائط حضور و ظهور اوست.
ادامه متن در ادامه مطلب...
ادامه متن در ادامه مطلب...
در آرزوی تو هستم همیشه نورانی
اسیر زلف تو هستم، نگفته می دانی
تو از قبیله فریادهای خاموشی
زبانه می کشی از سینه های طوفانی
شمیم عطر تو در باغ لاله می پیچد
عزیز گمشده در کوچه های ظلمانی
نشسته ام به در انتظار یکرنگی
بدان امید که روزی گلی برویانی
شکسته قامت هر لاله ای غریبانه
غروب خسته مرا می کشد به ویرانی
شبانه می شنوم از نگاه اشک آلود
که می رسد به دلم عطر یاس پنهانی
هزار پنجره آدینه باز و بسته شود
به گوش دل نرسد نغمه های عرفانی
ولی شنیده ام از قاصدی که می خواند
ز کوی کعبه برآید جمال نورانی
به عشق خال رخت حال ما پریشان است
فدا کنم دل و جان را بر این پریشانی
به کنج میکده هر شب ترا، ترا خوانم
که شاید از می نابت مرا بنوشانی
لبان تشنه ما را ز کوزه ات تر کن
به انتظار تو باشم اگر چه طولانی
من از زمان شکفتن خدا خدا کردم
هزار بوسه برویت زنم به آسانی
اگر چه لایق عشقت نگشته ام اما
شوم به صبحدمی در ره تو قربانی
در انتظار ظهورت چنان پریشانم
که لحظه لحظه عمرم رود به حیرانی
به جز تو ای گل نرگس مرا خیالی نیست
به خاک پای تو سایم همیشه پیشانی
ضریح چشم سیاهت طواف هر شب من
صفای سعی مرا چشم بسته می دانی
دعای عهد ترا هر سحر وفا کردم
مگر به گوش من آید صدای روحانی
به انتظار تو «نادم» ز کفر می نالد
یقین شکایت دل را نگفته می خوانی
تا به حال با خودت فکر کردی که چرا امام زمان (عج) رو ندیدی؟
اگر می خوای نظر امام زمان (عج) رو بدونی نامه زیر رو بخون :
نامه ای از امام مهدی (عج) به شیخ مفید :
ای دوست مخلص ! ای کسی که با ستمگران در راه ما مبارزه می کنی !
خداوند بزرگ ، آن چنان که دوستان صالح ما را در گذشته یاری فرمود ؛ شما را نیز با نصرت خود تأیید فرماید . ما با شما عهد می کنیم هر یک از برادران دینی شما که تقوا را سرمایه خویش قرار دهد، از فتنه های گمراه کننده در امان داریم و اگر کسی بر خلاف وظیفه رفتار کرده و از آن چه باید عمل کند بخل ورزد ، مسلماً در هر دو جهان خسران و زیان نصیبش خواهد شد .
ادامه متن در ادامه مطلب...
ایا قم مرکز شیعیان واقعی اخرالزمان هست؟
پاسخ:
امام صادق علیهالسلام فرمودهاند: به زودی شهر كوفه از مۆمنان خالی میشود و علم و دانش از آنجا رخت بر میبندد و چون ماری كه در گوشهای چنبره زده است محدود میگردد و از شهری كه آن را قم مینامند ظهور میكند و آنجا پایگاه علم و فضیلت و معدن دانش و كمال میگردد به گونهای كه روی زمین هیچ مستضعف (فكری) نمیماند كه از دین آگاهی نداشته باشد حتی زنان پردهنشین و این زمان نزدیك زمان ظهور قائم(عج) ما خواهد بود... (علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 60، ص 213)
در این مقاله به دو شبهه پاسخ خواهیم گفت:
ادامه متن در ادامه مطلب...
به نرجس سلام الله علیها عرض کردم: حالت چگونه است؟ فرمود: (امری که مولا و سرورم تو را به آن خبر داده، آشکار شد)، به نرجس سلام الله علیها نزدیک شدم و با توجه کامل مشغول خواندن سوره قدر که امام سفارش کرده بود شدم، شنیدم جنین هم در رحم نرجس سلام الله علیها همین سوره را همراه من تلاوت می کند، و به من سلام کرد. من از آنچه شنیدم، هراسناک شدم.
امام زمان (عج)
حضرت حکیمه(1) می گوید: کنیزی به نام نرجس در خانه من بود، روزی برادرزاده ام امام حسن عسکری علیه السلام به دیدار من آمد، و به پیش شتافت و به نرجس سلام الله علیها نگاه کرد، به آن حضرت عرض کردم: (ای آقای من، گویی خواهان نرجس سلام الله علیها هستی، تا او را به خدمت شما بفرستم؟)
امام حسن علیه السلام: نه ای عمّه، ولی در مورد این خانم شگفت زده شده ام.
حکیمه: چرا از او شگفت زده شده ای؟
ادامه متن در ادامه مطلب...
ابهامهای موجود در زمینه فلسفه و چرایی غیبت آخرین حجّت حق، حضرت مهدی(عج)، از یك سو، و سختیها و ناگواریهای بسیاری كه در دوران غیبت و حضور نداشتن امام(علیه السلام) در جامعه به مردم روی میآورد، از سوی دیگر، گاه موجب میشود كه گروهی زبان به گلایه یا، خدای نخواسته، اعتراض بگشایند كه: مگر ظلم و بیعدالتی و فساد و فحشا به نهایت خود نرسیده است، پس چرا خداوند وعده خود را محقّق نمیسازد و حجّتش را آشكار نمیكند؟ آیا دیگر زمان رهایی انسانهای در بند فرا نرسیده است؟ آیا دیگر زمان آن نشده كه به دوران دیرپای ظلمت و تاریكی در كره زمین پایان داده شود؟ چرا امام مهدی(عج) این همه ظلم و فساد را میبیند، امّا ظهور نمیكند؟ و...
قطعاً توان، درك و ظرفیت تحمل مردم متفاوت است و چه بسا كه با افزون شدن امواج ناملایمات و سرعت گرفتن توفان فتنهها گروهی به گرداب یأس و ناامیدی دچار شوند و به انكار اصل وعده ظهور منجی موعود بپردازند؛ از این روست كه پیشوایان معصوم امّت(علیهم السلام) در موارد متعددی از مردم خواستهاند كه با دعا و التجا به درگاه خداوند از او بخواهند كه به آنها پایداری، شكیبایی و استواری عطا كند تا بتوانند در مقابل فتنهها و آشوبهای عصر غیبت مقاومت كنند و ایمان و اعتقاد راستین خود را تا زمان ظهور حفظ نمایند. از آن جمله میتوان به این بخش از زیارت حضرت صاحبالزّمان(عج) اشاره كرد:
ادامه متن در ادامه مطلب...
چرا غیبت صغری امتداد نیافت؟
پاسخ:
اگر پس از شهادت امام حسن عسكری ـ علیه السلام ـ غیبت صغری صورت نمیگرفت و غیبت كامل صورت میگرفت، شاید وجود مقدس امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) مورد غفلت واقع میشد و كمكم فراموش میگشت، از این جهت ابتدا غیبت صغری شروع شد تا شیعیان در آن ایام بتوانند با امام خود به وسیله نواب خاصاش تماس گرفته، علائم و كراماتی مشاهده نمایند تا ایمانشان كامل گردد.
امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه) در كجا و چگونه غایب شد؟ آیا در سرداب منزل پدرش غایب شد و هنوز نیز در آنجاست؟ در این باره به شیعه تهمت هایی زده اند؛ می گویند شیعه معتقد است مأموران خلیفه عباسی به منزل حضرت در سامرا هجوم آوردند تا او را دستگیر كنند و آن حضرت در آن هنگام در سرداب از دیده ها پنهان شد این داستان چنان شهرت یافته كه امام را «صاحب سرداب» لقب داده اند.
ادامه متن در ادامه مطلب...